ღ ஜღ عاشقانه های من برای توღ ஜღ

پلکهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد ، صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون میریزند...

ღ ஜღ عاشقانه های من برای توღ ஜღ

پلکهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد ، صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون میریزند...

شب

 

شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد .بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم.

 

^^^^^^

 

هرگاه دلت هوایم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند .

^^^^^^

 

عشق و دوست داشتن از پی هم می آیند ، اما هر گز در یک خانه منزل نمی کنند .

^^^^^^

 

شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش:
من که شب بودم
و شب هستم
و شب خواهم بود
به امیدی که تو فانوس شب من باشی

 

^^^^^^

 

 زمانی که فکر میکنی در 7 تا آسمون یه ستاره هم نداری یکی یه گوشه ی دنیاست که برای دیدنت لحظه شماری میکنه

^^^^^^

 

 عشق از دوستی پرسید:فرق من و تو چیست؟
دوستی گفت من آدمارو با سلام آشنا میکنم((تو با نگاه))
من آدما رو با دروغ جدا میکنم((تو با مررررررررررررررررررگ))

^^^^^^

 

اشک تنها موجودی است که چون از چشم می افتد عزیز میشود

 

^^^^^^

 

برای هزارمین بار پرسید:تاحالا شده من دلت را بشکنم؟
منم برای هزارمین بار به دروغ گفتم نه هیچ وقت!!!
تا مبادا دلش بشکنه.

^^^^^^

 

اگریادم کنى یانه،من ازیادت نمی کاهم ، تورامن چشم درراهم،تورامن چشم درراهم .

^^^^^^

 

هرگزبرای عاشق شدن به دنبال باران و بابونه نباشی گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند

 

^^^^^^

 

دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنی


 

^^^^^^

 

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست همه دریا از آن ما کن ای دوست دلم دریا شد ودادم به دستت مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

 

^^^^^^

 

می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه ؟ لبخندی که بی اراده رو لبهای یک عاشق نقش می بنده تا در نهایت سکوت فریاد بزنه : دوستت دارم

^^^^^^

 

عشق رازی است مقدس . برای کسانی که عاشقند ، عشق برای همیشه بی کلام میماند ؛ اما برای کسانی که عشق نمی ورزند ، عشق شوخی بی رحمانه ای بیش نیست

^^^^^^

 

تو رفته ای بی من تنها سفر کنی من مانده ام که بی تو شب ها سحر کنم تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم

^^^^^^

 

هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی داشته باشد باعث اشک ریختن تو نمیشود

^^^^^^

 

عشقم را نثار تو کردم...اما نپذیرفتی. زندگیم را وقف تو کردم اما در کنارم نماندی، کاش روزی آن را برگردانی. عشقم را نثار تو کردم...اما نپذیرفتی. عشقم را به تو هدیه کردم آن را دور انداختی، کاش روزی آن را به من بر گردانی...

^^^^^^

 

 

خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتند حیف من زاده ی امروزم. خدایا جهنمت فرداست پس چرا امروز می سوزم

 

 

^^^^^^

 

و در پایان:

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: همنشین خوب بهتر از تنهایى است و تنهایى بهتر از همنشین بد

 

 

^^^^^^

 

رمیده

  

نمی دانم چه می خواهم خدایا

به دنبال چه می گردم شب و روز

چه می جوید نگاه خسته من

چرا افسرده است این قلب پرسوز

  

ز جمع آشنایان می گریزم

به کنجی می خزم آرام و خاموش

نگاهم غوطه ور در تیرگی ها

به بیمار دل خود می دهم گوش

  

گریزانم از این مردم که با من

بظاهر همدم و یکرنگ هستند

ولی در باطن از فرط حقارت

به دامانم دوصد پیرایه بستند

 

از این مردم، که تا شعرم شنیدند

برویم چون گلی خوشبو شکفتند

ولی آن دم که در خلوت نشستند

مرا دیوانه ای بدنام گفتند

  

دل من، ای دل دیوانه من

که می سوزی ازین بیگانگی ها

مکن دیگر ز دست غیر فریاد

خدارا، بس کن این دیوانگی ها

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
جواد دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:03 ق.ظ http://dolaat.blogsky.com

سلام خانومی

مثله همیشه مطالبت قشنگه

درست حس کردم...هنوزم ناراحتی؟؟؟

به کامنت قبلیم جواب ندادی...واسه همین نمی دونم در چه حالی؟؟؟

از حال و احوالت واسم بگو

منتظرتم

سام سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:55 ق.ظ http://golerazeghi.blogsky

یخ زده اون طرز نگات تو سرزمین قصه هات**شکوفه های برفیو بریز به پایه جون فدات
بزار که اون آروم بشه با گریه هات؛باخنده هات**النازه سرزمینشی با رنگ آبیه چشات




خوبی خاله یخی .... دلم واست تنگیده بود ... واسه خودتو .. خودشو.. سرزمینه یخیت شعر از خودم در وکردم .........


اااااااااااااا اصلا دوس ندارم سلام کنم

جواد سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:21 ق.ظ http://dolaat.blogsky.com

سلام گلم

ممنون که اومدی

کلبمو روشن کردی

مرسی که می خندی

آفرین...این چیزیه که خدا هم از تو انتظار داره...اینکه هیچی ناراحتت نکنه

درتمامی راه ها سنگهایی افتاده است که وامیداردمان تا آهسته گام برداریم،به افتادگان یاری دهیم تا چون ما باز ایستادن را بیاموزند

دوباره شروع کن...ره عشق رهروی می خواهد بی پروا

مواظب خودت باش

حالا بخند...باشه

اریان چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:18 ق.ظ http://ashkeabr.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبایی امیدوارم که موفق باشی به من هم سر بزن

پیام پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:06 ب.ظ http://www.khater.blogsky.com/

سلاام خوبین شما پست مطلبتون زیبا و روان و غمگین و مثل همیشه خوب و عالی منم اپ کردم خوشحال میشم سر بزنید موفق باشید یا علی خداحافظ.

مسعود جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 03:12 ب.ظ http://masoud-eshghe-afsanei.blogsky.com

سلام مطلب زیبایی بود.
من آپم به من سر بزن

سام دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:53 ق.ظ http://golerazeghi

خاله یخی ....... انقد اومدم تو سرزمینه یخیت که چند روزه عجیب سرمایی خوردم

گفتم یه جایه گرم واسه منه سرمایی باز کن ... که نکردی

امیر پنج‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:13 ب.ظ http://shabroekhial.blogsky.com

سلام الناز جان من بازهم اومدم و دوباره از این گشت و گذار بین حرفهای قشنگ شما لذت بردم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد