هروقت از کسی جدا شدی بهش بگو برای همیشه خداحافظ هرچند با این کار قلب او را میشکنی واو را نارحت میکنی ولی از انتظارنجاتش میدهی
××××××
بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید
××××××
کسی یه روزی میاد یه روزی میره، یکی با دلش میره، یکی با پاهاش، ولی مواظب باش کسی با پاهای خودش از دلت نره
××××××
گفتمش آغاز درد عشق چیست؟ گفت آغازش سراسر بندگیست گفتمش پایان آن را هم بگو گفت پایانش همه شرمندگیست گفتمش درمان دردم را بگو گفت درمانی ندارد، بی دواست گفتمش یک اندکی تسکین آن گفت تسکینش همه سوز و فناست
××××××
طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته ... شعر می گویم به یادت در قفس غمگین و خسته ... من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی ... ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
××××××
اگه یه روز خواستی بری حتما خبرم کن قول میدم ازت نخوام بمونی ولی ازت میخوام زود برگردی
××××××
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟ گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی... سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد نیز تو خاموش شوی
××××××
هر کی با زمزمه عشـق دو سه روزی عـاشقـم شـد عشـق اون باعـث زجـر همـه دقایقـم شـد اون که عاشق بود و عمری از جدا شدن می ترسید همه هراس و ترسش به دروغش نمی ارزید
××××××
هیچ چیز ویرانگرتر ازاین نیست که متوجه شویم کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است
××××××
حکایت جالبی ست که فراموش شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نمیکنند
××××××
هرگز یک دوست قدیمی را ترک نکنید. جانشینی برای او پیدا نخواهید کرد. دوستی مانند شراب است. هر چه کهنه تر، بهتر
××××××
منم تو شهر غم زندونی تو ... غم و غصه دل ارزنی تو نگو دوست دارم به یه قریبه ... میشه اون مثله من زندونی تو رسیده اون شبی که تو می خواستی ... چقدر تلخ اخر مهمونی تو
××××××
نوشته هایت بسیار عالیه به نظر میاد دل پر دردی داری؟